ترسهای مرضی فوبیا

ترسهای مرضی(فوبیا) چیست؟

ترسهای مرضی(فوبیا) نوعی اختلال اضطرابی هستند که به طور مفرط و غیرمنطقی به یک شیوه، وضعیت یا شرایط خاص واکنش نشان می‌ دهند. این ترسها می ‌توانند بر اساس موضوعات مختلفی مانند ارتفاع، حشرات، بیماری ‌ها، فضاهای بسته، یا حتی شیء‌ های روزمره شکل گرفته و به طور قابل توجهی زندگی روزمره فرد را مختل کنند. افراد مبتلا به فوبیا ممکن است از مواجهه با موقعیت‌ های ترسناک اجتناب کنند، که این می ‌تواند منجر به محدودیت ‌های جدی در زندگی شخصی و اجتماعی آنها شود.

این اختلالات ممکن است از تجربیات گذشته، افرادی که تجربیات منفی در مواجهه با موضوعات مشخصی داشته ‌اند، یا از طریق ژنتیک ارثی بیایند. درمان فوبیاها ممکن است شامل درمان ‌های روان ‌درمانی مانند تحریک ذهنی رفتاری (CBT) ، درمان دارویی، یا حتی ترکیبی از این دو باشد، که هدف آن کمک به فرد برای مواجهه با ترس ‌های خود و یادگیری روش ‌های مدیریت آنهاست.

انواع ترسهای مرضی فوبیا چیست؟

این اختلالات معمولاً از تجربیات ناخوشایند گذشته یا افراد معین متعلق به زندگی فرد استخراج می ‌شوند. بین انواع ترسهای مرضی، فوبیاهای متداول مانند اضطراب اجتماعی، ترس از ارتفاعات (آکروفوبیا)، ترس از حیوانات مانند ترس ازعنکبوت‌ ها (آراکنوفوبیا)، ترس از محیط های طبیعی مانند تاریکی، ترس از بستری شدن (کلواستروفوبیا) و ترس از پرواز (اویوفوبیا) جایگاه ویژه‌ ای دارند. این اختلالات می ‌توانند روزمره فرد را تحت تأثیر قرار دهند و باعث محدودیت‌ های جدی در زندگی شخصی و اجتماعی او شوند. درمان‌ های مختلفی برای مدیریت و درمان فوبیاها وجود دارد، از جمله مشاوره روانشناختی، درمان‌ های دارویی و روش‌ های ترکیبی مانند درمان شناختی رفتاری، که به کمک تغییر الگوهای فکری و رفتاری فرد، او را به تسلط بر ترس‌ های خود کمک می‌ کنند.

معایب ترسهای مرضی چیست؟

این ترس‌ ها از واکنش ‌های طبیعی ترس به موقعیت‌ ها یا اشیاء مختلف بیشتر می ‌شود و به آن حدی می‌ رسد که زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار می ‌دهد. معایب این ترس‌ ها شامل محدودیت‌ های زندگی روزمره، مشکلات در روابط اجتماعی، افزایش استرس و اضطراب، کاهش کیفیت زندگی و حتی ممکن است باعث ایجاد اختلالات روانی عمیق ‌تر مانند افسردگی شود.

افراد ممکن است برای جلوگیری از مواجهه با ترس مرضی خود را از فعالیت‌ ها و تجربیاتی که ممکن است این ترس را فراهم کنند، منع کنند که این می ‌تواند به محدودیت‌ های شدید در زندگی آنها منجر شود. درمان فوبیاها می‌ تواند با استفاده از روش‌ های مختلفی از جمله درمان‌ های روانشناختی، داروها و ترکیبی از این روش‌ ها صورت بگیرد، اما عدم درمان ممکن است باعث تشدید و توسعه ‌ی ترس‌ ها و مشکلات مرتبط با آنها شود.

روش های درمان ترسهای مرضی چیست؟

درمان‌ های روانشناختی از جمله تحریک تلقیحی، که در آن فرد به تدریج و با کمک تخصصی، با مواجهه متقرر با شرایط یا اشیاء ترسناک، به تدریج تسلیم می‌ شود. تحلیل روان‌ درمانی و انتقال تفسیری نیز می ‌تواند به شناخت و فهم عمیق ‌تر از ریشه‌ های ترس‌ ها کمک کند. درمان‌ های دارویی، به طور عمده برای کاهش علائم اضطراب مورد استفاده قرار می ‌گیرند، از جمله آنتی‌اضطرابی‌ ها و آنتی‌ دپرسانت‌ ها. همچنین، روش‌ های ترکیبی ممکن است شامل مداخلات روانشناختی همراه با داروهای معین باشد. علاوه بر این، تکنیک‌ های مدیریت استرس و ارتقاء آگاهی نیز می ‌تواند در کنار درمان‌ های اصلی مورد استفاده قرار گیرد.

لیستی از عوامل تاثیرگذار در ترسهای مرضی(فوبیا)

  • تجربیات گذشته ترسناک
  • ترسهای مرضی می تواند از طریق ژنتیک باشد
  • فشارهای اجتماعی و فرهنگی
  • آسیب‌ های روانی در کودکی
  • تربیت و تعلیمات اجتماعی
  • تجربه اضطراب یا واقعه ترسناک
  • شرایط محیطی خاص
  • عدم اطمینان در مواجهه با وضعیت ناشناخته
  • کنترل ناقص در مواجهه با موقعیت‌ های ترسناک
  • دیدگاه‌ های منفی نسبت به خود و محیط
  • انتقال مستقیم یا غیرمستقیم ترس از فرد به فرد
  • میزان اطلاعات و آگاهی از موضوعات مختلف
  • عدم توانایی در مدیریت استرس
  • فشارهای شغلی و تحصیلی
  • وابستگی به مواد مخدر یا الکل
  • عوارض جانبی بیماری‌ های فیزیکی
  • مشکلات خواب و استراحت ناکارآمد
  • عدم اعتماد به دیگران یا خود
  • اختلالات شخصیتی
  • میزان عزت نفس و اعتماد به نفس مناسب

تاثیرات ترسهای مرضی بر جامعه

این اختلالات از طبیعت خود می‌ توانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی افراد و اجتماعات تأثیر بگذارند. به طور مستقیم، فرد مبتلا به فوبیا ممکن است در ارتباطات اجتماعی و حتی فرصت‌ های شغلی محدودیت‌ هایی را تجربه کند، زیرا ترس و اضطراب ممکن است باعث شود از مواقع اجتماعی یا فرصت ‌هایی که با عوارض ترس مواجه هستند، فرار کند. از طرف دیگر، این اختلالات می ‌توانند بر تمام جامعه تأثیر بگذارند، زیرا افراد مبتلا ممکن است نقش‌ های خود را در جامعه به دلیل ترس‌ هایشان از دست بدهند و در مواجهه با وظایف اجتماعی خود مشکلاتی را تجربه کنند.

علت به وجود آمدن ترسهای مرضی چیست؟

این ترس‌ ها ممکن است از آنجا به وجود آیند که مغز به صورت طبیعی واکنشی بر خطرات شناخته ‌شده نشان دهد و یا نتیجه تجربیاتی باشد که با یک وضوح ناخوشایند همراه بوده ‌اند. همچنین، این ترس ‌ها ممکن است از رویدادهای وحشتناکی ناشی شوند که در دوران کودکی یا بزرگسالی تجربه شده‌ اند و باعث شده تا افراد به شدت بی ‌آرامی و ترسیدگی نسبت به آن تجربه یا موقعیت خاص شوند.

افراد ممکن است از طریق مدل‌ گیری از رفتارهای ترسناک افراد دیگر نیز ترس‌ های مرضی را توسعه دهند. عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز می ‌توانند نقش مهمی در شکل‌ گیری ترس‌ های مرضی داشته باشند، زیرا افراد ممکن است از طریق داستان‌ ها، فیلم‌ ها، یا محیط اجتماعی خود به ترس‌ های خاصی پرداخته و از آن‌ ها تأثیر بگیرند.

علائم ترسهای مرضی چیست؟

علائم فوبیا نشان ‌دهنده ترس ‌های غیر معقول و مداوم از یک شی، فعالیت یا موقعیت خاص هستند. این احساسات معمولاً به اندازه‌ای شدید می ‌شوند که فرد نمی‌ تواند به ‌راحتی با آن ‌ها کنار بیاید علائم جسمی فوبیا شامل تپش قلب، تعریق، لرزش، تنگی نفس، سرگیجه و حتی احساس درد در قفسه سینه یا حالت تهوع هستند. در مواجهه با منبع ترس، احساس اضطراب غیر قابل کنترلی را تجربه می ‌کنند و عملکرد روزمره آن‌ ها تحت تأثیر قرار می گیرد. شناسایی این علائم و دریافت کمک ‌های روان ‌شناختی می ‌تواند به بهبود وضعیت افراد مبتلا به فوبیا کمک کند.

تاثیرات ترسهای مرضی بر ذهن افراد

این اختلالات از نگرانی شدید و ترس نامتعادل در مواجهه با شیء، موقعیت یا وضعیت خاص برخوردارند و می ‌توانند به طور قابل توجهی زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار دهند. آنها ممکن است باعث اجتناب از مواجهه با موقعیت‌ هایی که ترس را فراهم می ‌آورند، شده و به تحدید فعالیت ‌های اجتماعی، شغلی و حتی تحصیلی منجر شوند. این ترسها ممکن است به طور مداوم فشار و استرس را بر روی ذهن فرد اعمال کرده و به طور مستمر احساس تهدید و خطر را فراهم کنند، که این موجب اختلالات در خواب، افزایش تنش عصبی، و کاهش کیفیت زندگی می ‌شود.

عملکرد مغز در زمان ترسهای مرضی

عملکرد مغز در زمان ترس ‌های مرضی به شدت تحت تأثیر آمیگدال قرار دارد. آمیگدال، که بخشی از دستگاه لیمبیک است، مسئول پردازش احساسات و واکنش به خطرات می ‌باشد. این ناحیه با ارسال سیگنال‌ های تحریکی به سایر قسمت‌ های مغز، به بدن دستور می ‌دهد تا در موقعیت‌ های تهدیدآمیز هوشیار تر شود. تحقیقات نشان می ‌دهد که آسیب به آمیگدال موجب می‌ شود فرد نتواند ترس ‌های طبیعی را در برابر خطرات واقعی احساس کند.

به عنوان مثال، در آزمایش ‌هایی که روی موش‌ ها و میمون‌ ها انجام شد، مشاهده گردید که این حیوانات در مواجهه با شکارچیان هیچ واکنشی نشان نمی ‌دهند. از سوی دیگر، آمیگدال همچنین به یادآوری تجارب ترسناک کمک می‌ کند. در شرایطی که فرد با محرک ‌های ترسناک مشابه مواجه می ‌شود، این ناحیه خاطرات و احساسات مرتبط با آن رویداد ها را زنده می‌ کند. این فرآیند به افزایش فعالیت آمیگدال و آزاد شدن هورمون‌ های استرس‌ زا منجر می ‌شود که واکنش ‌های فیزیولوژیکی مانند افزایش ضربان قلب و تعریق را به همراه دارد.

خدمات ما
برای مشاهده تمام خدمات کلیک کنید